حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

 

 

ما هر نظری درباره یک مسئله اجتماعی میدهیم باید حواسمان باشد که دایره مشاهده مان چقدر است.

دایره مشاهده من درمورد راهپیمایی اربعین محدود می‌شود به سه بار حضورم در این آیین. البته این سه بار را هم به عنوان یک مشاهده‌گر نرفتم. بیشتر به عنوان یک زائر رفتم و سرم به کار خودم بود.

شاید هم اشتباه کردم. شاید مثل بچه‌ها باید دنبال تجربه‌های جدید می‌بودم. اما به هر حال آنقدر احوالات خودم خراب بود که حوصلهء این بازی‌ها را نداشتم. اتفاقا سعی می‌کردم دایره مشاهده‌م را ببندم و در یک مراقبه فروبروم. موبایلم پر از مداحی بود و بخش زیادی از راه هندزفری توی گوشم. بگذریم.

همان قدری که مشاهده کردم احساسم این بود که ما ایرانی‌ها ارزش چندانی برای عراقی‌ها قائل نیستیم. آنها خودشان با خاکساری خدمت رسانی‌ می‌کردند و ما هم فکر می‌کردیم وظیفه‌شان است. مخصوصا چیزی که خیلی ناراحتم می‌کند این است که با خودمان نمی‌گفتیم «هل جزاء الاحسان الا احسان؟» زیر این سقف کائنات هر کس به تو خوبی کرد باید به فکر سپاسگذاری باشی.

ما باورمان شده‌بود که مناسبات یک طرفه است و راه تلافی و قدرشناسی بسته‌است. خب البته ما کربلا و نجفو کاظمین نداریم در کشورمان، اما به خاطر امام رضا ع و حضرت عبدالعظیم هم که شده باید فکری می‌کردیم. این پیشنهادها که می‌دهم خیلی خام است اما واقعا چون نیاز دوطرفه شدن این رابطه را احساس می‌کنم در حد خودم فکر کردم و همین‌ها به ذهنم رسید. برای دمیدن بر آتش دوستی و ارادت شیعیان ایران و عراق. بگذارید بهتان بگویم در این سال‌ها آرزویم چه بوده.

آرزو داشتم و دارم که 12 روز بعد از اربعین یعنی سالگرد شهادت امام رضا ع که مردم روستاهای خراسان پیاده راه می‌افتند برای زیارت امام رضا، به همان تعداد که ایرانی به عراق رفته برای زیارت اربعین، عراقی به ایران وارد شود برای راهپیمایی زیارت امام رضا ع. تا ما هم فرصت داشته‌باشیم محبت و ارادتمان را به ملت عراق نشان دهیم. واضح است که شرایط اصلا یکسان نیست. بله. این که مشخص است. اما لااقل می‌توانستیم اشتیاق و اراده‌مان را نشان دهیم. هم دولتی هم مردمی. دولت هیچ کاری در این زمینه نکرد. ملت هم به نظرم نکردند. من از دوستانم نشنیدم که میهمان عراقی دعوت کرده‌باشند.

در صورتی که این شدنی بود. اگر یک عراقی می‌آید برود مشهد زیارت می‌تواند بعد از زیارت حرم حضرت معصومه س یک شب تهران خانه شما همشهری گرامی بماند و به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم هم برود. خانه شما کوچک است؟ بله. عیب ندارد. یک شب سخت بگذرانیم. به سنت خود عراقی‌ها خانه را خالی کنیم و ما یک شب برویم میهمان فک و فامیل بشویم. بله سخت و دور از ذهن است اما نشدنی نیست و نبود اگر حالا بعد از تنش های امسال دیگر بتوانیم برویم زیارت اربعین.

من از رفتارهای خودم هم راضی نیستم. از این که به اندازه کافی عربی یاد نگرفتم. از این که وقتی نشستیم توی خانه های اهالی نجف و کربلا قبل از هرچیز سراغ وای فای را گرفتیم. از این که امسال بدتر از دو دفعه قبل سر کرایه ماشین از کربلا تا پایانه مرزی با شاگرد راننده جر و بحث کردیم. به این‌ها فکر می کنم اعصابم خرد می‌شود. اصلا چه ارزشی داشت 200 هزار تومان کمتر کرایه دادن؟

بعد از یک دهه برگزاری آئین باشکوهی مثل اربعین انتظار ندارم احساس ضدایرانی در مردم عراق به این راحتی شعله‌ور بشود. هم دولت و هم من و شمای اربعین رفته مقصریم. سهم خودمان را در قدردانی از مردم عراق انجام ندادیم. اگر کرامت این مردم نبود اربعین این شکوه را پیدا نمی‌کرد.

در این که رژیم خبیث سعودی در کنار امریکا سعی در بر هم زدن رابطه ایران و عراق دارند شکی نیست. انشاالله فرصت‌ها از دست نرود و ما مردم بتوانیم پلی فراتر از روابط سیاسی بین دلهایمان بزنیم.

انشاالله.