به نام دوست

 

 

من در این جهان به هیچ چیز واکنش منفی نشان نمیدهم. منظورم واکنش غریزی است.

فقط "خودخواهی" است که ناخودآگاه دلم را تیره میکند و نمیتوانم در برابرش بی تفاوت باشم.

در اولین برخورد با هر آدمی از خودم میپرسم "آیا خودخواه است؟" و در همهء رفتار و گفتارش دقیق میشوم ببینم چه مایه خودخواهی و تکبر تویش پیدا میکنم. این توجه همه ش بیهوده است. چرا آدم باید مشغول عیب دیگران بشود؟! اما دست خودم نیست. 

اما هنرمند ذاتا خودخواه است. چون فکر میکند حالا که به زبان هنر حرف میزند حتما باید دیگران به حرفش گوش بدهند. این تضاد در درون خودم همیشه اذیتم کرده.

البته یک روی دیگر هم دارد ذات هنرمندو هنرمند ذاتا مظلوم است. چون حتما با زبانی که همه حرف میزدند نتوانسته حرفهایش را بزند. من این هنر و این هنرمند را دوست دارم. هنرمندی که مایه ای از درماندگی در وجودش باشد. این درماندگی و پناهندگی به هنر، آن خودخواهی را پالایش میکند.